8/27/ . . . . روزیکه برای اولین بار گریستم ..

من گریه می کردم و دیگران خنده ..

و الآن هم بعد از ... سال باز دارم در 27/8/91 می گریم ..

اما این بار کسی نیست که به رویم بخندد و برای در آغوش گرفتنم با هم رقابت کنند ..

من هستم و تنهایی من ..

من هستم وغصه های من ..

من هستم و بغض گلوگیر که نه جانگیر من ..

و من در آغوش تنهایی با نوازشهای دلتنگی ، آرام آرام اشک می ریزم ..

اما این بار برخلاف روز اول بی صدا !!!

 +++++

دلم تنگ است /

دلم چنگ است /

می نوازد آهنگ دلتنگی را /

و با چه سوزی ، ساز میزند طفلک ! /

که دل خویش هم به حالش می سوزد /

آآآآآآآآه ! می ســـــــــوزد /

از زخمهای دوست داشتنی ام دلم ! /

.

.

.

دگر قلبم چه بی رنگ است ! /

و این مردم چه هفت رنگند !!! /

سینه ام این گنجایش را ندارد //

که هم بودنت را و هم نبودنت را تاب بیاورد //

بودنت و نبودنت کنارم //

چه دردی است که تو آن را به ماهیچه های قلبم تزریق می کنی ؟! //

می خواهم با تو باشم //

من هستم //

تو هستی //

اما بودن نیست //

چقدر شیرین است سیب سرخ آدم /

و دو گاز از سیب و هجرت یک عالم ! /

من هنوز می خواهم نیمه سیب بابا /

من دلم می خواهد هجرت از این عالم/

90/3/25

تو  به   " رفت "  و  " آمد "ت  ادامه  بده /

اما  دیگر  بر  سر  مزار  من  /

آمد /

رفت/

آمد /

رفت /

آمد /

رفت /

 نمی دانم روی کدام می ایستند /

پاهای تو /

با هر کدام سکته ای زد قلبم /

الآن روی آخری ایستاده /

یک معادلهء دومجهولی /

یک طرف  " من " /

یک طرف  " تو " /

عشق تساوی طرفین  شد /

جواب  آخر  می شود   " ما "

قلبم متلاشی شد ! /

سینه ام گنجایش ذره هایش را ندارد /

آآآآآی کسی که ذره ذره اش کرده ای  /

تکه هایش را بردار و ببر !!!

سوختم

(سوختی)

سوخت

من

دستت

قلبم

دستت طوری نشد؟!

متأسفم قلبم شعله ور است

مرگ بر این قلب

درد سینهء من تو هستی ای عشق /

ماسه های سپید ساحل قلب من /

از تو سرخ گشته  /

اکنون به هرچه می نگرم فقط تو را می بینم ای عشق /

من،

تو،

عشق ،

من ،

تو،

عشق ،

من ،
 
تو،

عشق ،

بعد از این چه خواهد بود ؟ /

آیا تمام شدنی است ؟ /